Sunday, December 22, 2013

یلدای 92

یلدای 92 در منزل ما با حضور مامان ن، بابا ن، بچه ن، نوه ن، مریم ن و شوهر مریم ن و صد البته حضور پرتلالو من برگزار  شد. لبو، هندوانه، انار، شیرینی و میوه هم حضور داشتند. شام هم دستان هنرمند من سوپ و لازانیا درست کرده بودند که خیلی خوب شده بود: دی بابا ن کلی ازشون تشکر کرد. محض رضای خداوند منان یک دونه عکس هم نداریم
و آما آما فال حافظ من 
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند
موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
ای عروس هنر از بخت شکایت منما
حجله حسن بیارای که داماد آمد
دلفریبان نباتی همه زیور بستند
دلبر ماست که با حسن خداداد آمد
زیر بارند درختان که تعلق دارند
ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان

خیلی از فالم راضیم، نصفه شب آقای ب برام گرفته
تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد