Saturday, May 5, 2012

91/2/16 - کارهای من که کم هم نیستند!

با سلام و احترام حضور شما سروران گرامی :دی
قسمت آخر بیگ بینگ تئوری یعنی اپیزود 23 واقعا فانه، خیلی خندیدم. تیکه های مربوط به شلدنش واقعا جالبه مخصوصا اون آخرش “I’m in hell leonard, Don’t Stop!”
و بله، این تیکه اش به طرز جالبی نشون میده که برای هر کاری در دنیا راهکاری وجود داره، بدبختی اینجاست که یه تیکه هایی داره که نمی فهمم مثلا نمیدونم malarkey with a big side of poppycock یعنی چی؟ سرچ هم کردم، بازم نگرفتم. قسمت قبلی زیاد بامزه نبود، دلیلشم این بود که شلدنش کم بود!
هانی خیلی گرفتارم ... واقعا خیلی سخته تو بخوای زن خونه­دار باشی و خونه مثل دسته گل داشته باشی و غذای خوشمزه با رعایت اصول سالم­خواری! بعد درس هم داشته باشی و بخوای تز ارشد خفن بنویسی، بعد بیزینس هم داشته باشی که اونم کلی انرژی فکری میطلبه وا البته حوصله برای اینکه چیزمیزهای C# رو دوباره به یاد بیاری، بعد پیاده روی و ورزش مرتب هم داشته باشی، از طرفی درگیر لباسهای لازم برای عروسی برادرت باشی و از طرفی تکمیل خریدهای لازم برای سیسمونی خواهرت! و خب هزار تا وبلاگی که باید روزانه چک کنی و کلی وبلاگهای آشپزی و همه شیرینی میرنی هایی که دوست داری درست کنی و ... بله فکر کنم این همش بود دیگه! خدایا میدونم که نو وقت به اندازه کافی به من میدی، کاش کمک میگردی در این هوای بهاری من کمتر بخوابم! چرا انقدر گرم شده هوا؟ به زودی من دق میکنم. در مجموع تمایل دارم به شکل ییلاق قشلاق زندگی کنم. خیلی بهتره باور کنید ... اکی آی هو تو گو، ویش می لاک!
وای این ساعت چرا انقدر هوله؟!
برای تولد مامان زهرا یک کیک پختم به چه شیکی! دستورشو از روی هانی شف جون برداشتم، شبیه کیکی که برای تولد همسرش درست کرده بود با این تفاوت که مال من ساده بود یعنی مرمری نبود و توت فرنگی داشت و ژله توت فرنگی،موز و خامه و گردو میانش بود و خامه فرم گرفته اش هم به دلیل گرمای هوا زود فرمش رو از دست میداد :دی 
توی این هوای گرم این خامه هم روی اعصاب منه! به نظرم برای فصول گرم باید بریم توی خط شکلات و گاناش ولی به نظرم زیادی گرمه و توی هوای گرم نمی چسبه، تئوری فعلیم استفاده از انواع چیزکیکها با تزئین ژله هست ولی فامیل ما نشون دادن که زیاد چیزکیک دوست ندارن، فکر کنم باید برای دور و اطراف کیک یه راه حلی پیدا کنم و روش همون ژله باشه با انواع میوه های خوشمزه، هورا! شف طیبه یک کیک چر کرده داشت، باید برم از اون الهام بگیرم.
پینوشت 1 . دارم میمیرم از خواب، خدایا کمک کن!
پینوشت 2. خدایا به خاطر همه چی ممنون، مخصوصا به خاطر لحظات خوب و شیرین کنار بوسه.
پینوشت 3. خدایا این وزن 67.5 کیلویی من رو هم اگر مرحمت کنی، بسیار ممنون و متشکر میشوم. الانم هستم ولی این 67.5 دیگه تمومه! مرسی